دانلود رمان عقیق به قلم نیل 2
قسمتی از این رمان
دانای کل(فصل اول)
همیشه قدم زدن در خیابان شلوغ منتهی به بیمارستان را دوست داشت!
این حس خیلی خوب بود که اول صبح اینقدرآدم یکجا در خیابان باشند و سرو صدا کنند!! صدای بوق ماشینها آنقدرها هم برایش ناخوشایند نبود نشانزندگی میداد دلش ضعف میرفت برای دبستانی هایی که کج بودن خط چانه مقنعه هایشان نشان خواب آلود سر کردن آنها بود
لبخندش را همیشه حفظ میکرد یک لخند محو و نامحسوس آنقدر نامحسوس که حداقل عب*و*س نمینمود…
ماسک نمیزد همیشه میگفت دود ماشینها را بلعیدن شرف دارن به حبس کردن راه تنفسش در این ماسک سفید..
به قول مریم او نیمه پر لیوان را نگاه نمیکرد بلکه آنرا یک نفس سر میکشید…
با آرامش پیاده رو نزدیک درب بیمار ستان را طی کرد و به عادت هر روز قبل از رفتن به محل کارش سری به باغ بان پیر اما صاحب دل بیمارستان زد .
عمو مصطفی را خیلی دوست داشت…..
عنوان : عقیق
نویسنده : نیل 2
تعداد صفحات :422
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.