کتاب گلوی نقرهای از میخائیل بولگاکف
تنها ماندم، اطرافم را سرمای ماه نوامبر همراه با برف سنگینی فراگرفته بود و تمامی خانه در خواب بودند. باد در لولهها زوزه میکشید. تمام بیست و چهار سال از زندگیام را در شهرهای بزرگ گذرانده بودم و همیشه فکر میکردم بوران و کولاک در داستانها وجود دارد. در حقیقت آنچه را که میدیدم باور نداشتم گویی کولاک در حال جنگیدن است. بعدازظهرها در این جا به طرز عجیبی طولانیست، نور لامپ زیر پوشش آباژور بر روی پنجرههای تیره منعکس شده و من در حالی که به خال دست چپم نگاه میکردم آرزو میکردم از این جا دور باشم.
آرزو میکردم به شهر بازگردم شهری که در چهل فرسنگی من بود. خیلی دلم میخواست از همین نقطهای که هستم به آن سمت فرار کنم. در آنجا همه امکانات برقی بود و همیشه پزشکانی وجود داشتند که میتوانستی در هر شرایطی، البته نه به وحشتناکی شرایط این جا با آنها صحبت کنی، اما هیچ امکان فراری وجود ندارد و خودم میدانستم که این تازه شروع کار است، در حقیقت به خاطر همین نیز در دانشگاه پزشکی درس خواندم. اما اگر زنی را بیاورند که شرایط وضع حمل غیرعادی داشته باشد؟ یا بیمار قطع عضو؟ من چه باید بکنم؟ بهتر است ابتدا مشورت کنم! چهل و هشت روز پیش دانشگاه را با نمرات عالی تمام کردم اما در حال حاضر همان بهترین نمرات فقط به درد خودم میخورد و اکنون …
اطلاعات فایل
عنوان:کتاب گلوی نقرهای
مولف: میخائیل بولگاکف
تعداد صفحه:18
زبان: فارسی
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.