رمان غم و عشق اثر ستاره صولتی

تاریخ انتشار
23 اسفند 1396
دسته بندی
تعداد بازدید
6026 بازدید
14,000 تومان

رمان غم و عشق اثر ستاره صولتی

خلاصه داستان :
رادا دختری از دیار درد وغم ، فرزندی نا خواسته… دختری که در اوج کودکی طعم تنهایی ودرد رو می چشه وبا پدر بزرگ ونا مادری پدرش زندگی میکنه … رادا فاقد هر نوع احساس ودوست داشتنه دختری سرد وبی تفاوت دختری با حسرت کودکی … با ازدواج سارا خواهر رادا با پسری به نام بنیامین شایسته ، پای رادا نا خواسته به خانواده ی شایسته باز میشه واونجا طعم محبت و دوست داشته شدن رو می چشه ، با اومدن آوید شایسته پسر از فرنگ برگشته ی خاندان شایسته با همه ی شایعه ها ونقطه های مبهم در زندگیش همه ی معادلات رادا برای اینده اش یک باره از هم میپاشه

بخشی از داستان:
مامان…مامان ،اون عروسك رو ميخوام.
كدوم عزيزم… –
اوني كه پيراهن صورتي تنشه كه چشاش سبزه.. –
اهان..واي ببين چه عروسك قشنگيه دستت روبده به من بريم تو مغازه. –
مادر دست دخترش روگرفت وبا شوخي وخنده به داخل مغازه رفتن ناخوداگاه اهي كشيدم وسرم روپايين
انداختم،هيچوقت يه عروسك فانتزي نداشتم توي عالم بچگي دار وندارم گلي بود كه مادرجون برام بافته بود،خيلي
دوستش داشتم بيشتر از همه ي كسايي كه داشتم. توي اين هفده سال زندگي فقط اون شاهد اشكام ودردودلام بود
اون محرم رازم وتكيه گاهم بود…
باكشيده شدن مانتوم به عقب برگشتم دختري با دست كثيف وموهايي ژوليده ولباس هاي پاره جلوم ايستاده بود
وقران كوچكي دردست داشت وميگفت:
خانم توروخدا،يه قران بخر خواهش ميكنم… –
لبخندي زدم ودست توي كوله ام كردم و وكيف پولم روهمراه يه شكلات در اوردم قران رواز دستش گرفتم
وبوسيدم بعدهم يه پنج تومني همره با شكلات بهش دادم ،با خوشحالي به شكلات نگاه كرد وخواست بقيه پول
روبهم بده كه سرش روبوسيدم وگفتم:
عزيزم بقيه اش مال خودت.. –
اما… –
چشمكي بهش زدم وبدون هيچ حرفي ازش دور شدم قران كوچك رودوباره بوسيدم وروي قلبم فشار دادم وبالبخند
زير لب گفتم:
خداجون هميشه همين طور بودي هروقت خواستم ناشكري كنم يه جوري خودت روبهم نشون دادي ويادم انداختي –
كه اگه هيچي نداشته باشم ازخيلي ها بيشتردارم واگه كسي رو نداشته باشم تورودارم،تويي كه از همه بزرگ تري
وهمه چيز دسته توه خداجونم به خاطرتمام چيزايي كه دارم شكرت ،هيچ وقت نگاهت روازم نگير…
قران رومحكم تربه سينه فشردم …به خانه كه رسيدم كليد رو دراوردم ودر روباز كردم وداخل شدم،درختاي سربه
فلك كشيده با نوازش نسيم اين سووانسو ميشدن ،اين باغ روخيلي دوست داشتم چون از همه جاش خاطره داشتم
،خاطرهاي ناب ودست نخورده كه فقط براي من ومادرجون بود….اي كاش نميرفتي ،اي كاش تنهام نميزاشتي ،دلم
برات خيلي تنگ شده …سرم روروبه اسمون كردم وگفتم:دوستت دارم فرشته ي من…

مشخصات فایل:
عنوان: غم و عشق
مولفین: ستاره صولتی
تعداد صفحات: 239
زبان: فارسی

راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *